آخرین فیلم های سایت
- سال انتشار : 1996
- ساخت : آمریکا
شان کیسی جدیدترین عضو دفتر دادستان ولسوالی است و وی نزدیک به کشف رسوایی پلیس است که ممکن است پدرش لیام را که برای N.Y.P.D کار می کند ، درگیر کند. سپس پدرش به دلیل آسیب دیدگی مجروح می شود ، شان انتخاب می شود تا پرونده را تحت پیگرد قانونی قرار دهد.
در سفر به یک تفریحی لوکس برای تعطیلات کریسمس ، ماشین بانکدار چارلز بنسون در هم می شکند ، بنابراین خانواده وی در هیچ جا ، کلرادو ، یک شهر خواب آلود گیر می افتند که به نظر می رسد از زمان بسته شدن معدنش در حال مرگ است. پسر نولان با یک مغازه دار اسباب بازی اسبق اسباب بازی دوست سابق دوست می شود و گرگ و میش جذاب را تحت فشار قرار می دهد تا در سانحه کریسمس سانتا کاملاً بی نظیری برای تبدیل شدن به کریسمس باشد که مادرش علی رغم شهردار ناامید به ساماندهی آنها کمک کرد. چارلز با مکانیک ، که دوستش دارد ، در معدن گیر کرده و به عنوان نیکوکار کریسمس واقعی پایان می یابد
یک معلم کلاسیک قدیمی ، به یاد حرفه ای طولانی خود می افتد و دانش آموزان و همکارانش را به یاد می آورد ، و مهمتر از همه آنکه میهمانی و ازدواج های بت پرستی که زندگی او را دگرگون کرده بود ، بود
چه اتفاقی می افتد وقتی شما دو پسر را که از هم متنفر هستند دور هم می اندازید. جیمی کلیف ، مدیر مرکز تماس باحال (سیف علی خان) ، یک گانگستر گرافیکی desi wannabe ، Bachchan Pande (Akshay Kumar) یک دختر زیبا پوجا (کارینا کاپور) را که نمی توان به او اعتماد کرد - در سفری به سراسر هند دیدنی - سفری که می افزاید برای اندازه گیری خوب می افزاید. دوره زندگی خود را به روش های دیگری تغییر می دهد - سفری که حتی دشمنان اگر می خواهند زنده بمانند باید به یکدیگر اعتماد کنند. مشکلی که وجود دارد این است که در این دنیا هرگز به کسی اعتماد نمی شود. بدتر از همه اینها ، شر شر Bhaiyyaji وجود دارد
مادربزرگ و مادربزرگ کاپور با تنها پسر بیوه خود ، کایلاش نات و دخترش اشی که در سن ازدواج است ، زندگی بسیار خوبی دارند. Kailashnath ازدواج دختر خود را با دوستش ، پسر همان ثروتمند آقای Malhotra ، Rohit ترتیب می دهد. اشی این مسابقه را تأیید می کند اما دوست دارد شخصیت روهیت را قبل از ازدواج با او ارزیابی کند. او می فهمد که رویت در سوئیس است و برای ملاقات با او به آنجا سفر می کند. در فرودگاه با یک مرد ملاقات می کند و او را به سمت روهیت می برد و بنابراین هر دو فقط با یکدیگر آشنا شدند تا بدانند که او کسی نیست که به دنبالش است. تلاش های او برای یافتن روهیت ناامید می شود زیرا هر مردی که فکر می کند روهیت شخص دیگری است. اولین تبرئه او که نامش بابی اوبروی است
ویشوانات یک صنعتگر چند میلیونی است که در خانه ای کاملی زندگی می کند و تنها بچه اش ، پسری به نام ویجی است. ویجی به معنای واقعی کلمه با یک قاشق نقره در دهانش متولد شده است و در وسوسه ها و ضعف های زندگی افراط می کند. ویشوانات دوست دارد پسرش ازدواج کند و مسئولیت پذیر باشد. ویجی موافقت می کند که ازدواج کند به شرط اینکه عروس آینده وی توافق نامه ای را امضا کند که ازدواج به مدت یک سال محاکمه می شود و پس از آن ویجی عاشق او نمی شود ، ازدواج فسخ می شود. ویشوانات از دستیار شخصی خود ، مگا می خواهد كه شغل خود را ترك كند و با ویجی ازدواج كند ، اما مگا امتناع می ورزد. مگا از خانواده ای فقیر متشکل از مادرش ، دو خواهر دیگر و یک برادر تشکیل شده است
- سال انتشار : 2001
- ساخت : هند
به عنوان یک مرد دوربین در یک ایستگاه تلویزیونی محبوب QTV کار کرد. شیواجی رائو گاكواد راه خود را پیش می برد و سرانجام به عنوان خبرنگار تبلیغ می شود. یكی از شغل های وی مصاحبه با وزیر ارشد بلراجو چاوهان است. در طول مصاحبه او حقایق واقعی چاهان را برای عموم مردم روشن می کند. در این چوگان که از این مقام تجاوز می کند تصمیم می گیرد که وی را برای روزی که او قبول می کند به عنوان رئیس وزیر انتخاب می کند. شیوجی در دوران تصدی خود تلاش کرد با مجازات افراد نامحرمان ، درست کار اشتباهی را انجام دهد و در عین حال اطمینان حاصل کند که توده ها آنچه را که می خواستند به دست می آورند. اما وقتی زندگی او به حالت عادی برگردد متوجه می شود که دیگر هیچ چیز یکسان نیست
Harris K. Telemacher یک هوادار آخر هفته تعطیله برای یک ایستگاه تلویزیونی محلی لس آنجلس است ، که در زندگی کلیشه خود در لس آنجلس به دنبال معنا است. هریس با کمک یک علامت آزادراه بصیرت و مکالمه آزادراه ، به دنبال تعقیب سارا ، سفر خود را از طریق لس آنجلس آغاز می کند ، گزارشگر انگلیسی که برای تحقیق در مورد مقاله برای لندن تایمز به شهر فرشتگان فرستاده شده است.
- سال انتشار : 2017
- ساخت : اسپانیا
در مورد زندگی اردوی ملی ، که اخیراً طلاق گرفته و صاحب یک دختر است ، ناامید شوید ، ANA رابطه برقرار کرده است اما او می خواهد که هر کسی از این موضوع اطلاع داشته باشد. آن روز صبح آنا یک تماس دریافت کرد که می گوید دخترش زنگ زده است و باید او را در مدرسه انتخاب کند ، اما در مدرسه کسی نمی داند که دخترش کجاست. در آنجا او یک تماس ناشناخته از آدم ربایی که دخترش را دارد دریافت کرد و آنها شروع به تهمت زدن به او می کنند. اگر او خواستار بازگشت دختر خود است ، باید کاری انجام دهد و به تدریج منزوی می شود. سرانجام ANA با آدم ربایی رو در رو است
بر اساس داستان واقعی یکی از فاضل ترین قاتلان سریال تاریخ.